و آیا آوازه یکتاپرستیمان چنان بود که نام نیایشگاهمان سفر کند به دیار دور و بعد ما اسلام بیاوریم و نامش برایمان بشود مسجد و بعد مسجد بشود جایی برای نیایش و آرامشمان؟
و در سراسر ایران مسجدها چه تنوعی دارند؛ بسته به اقلیم و دوره ساختشان. مسجدهایی از دیرباز تا همین امروز با کاشیکاری و آینهکاری و شیشهکاری. با گنبد های کوچک و بزرگ، گرد یا مخروطی، بدون گلدسته و یا با یکی یا دو گلدسته.
مسجد فهرج در استان یزد / عکس: سیما نادری
و اما اگر در کویر باشد، میشود مسجدی بدون کاشیکاری و گنبد و کتیبه و محراب- که ما اصلاً مسجدها را به اینها میشناسیم. میشود مسجد فهرج در استان یزد. مسجدی هزار و چهارصدساله، از اولین مسجدهای اسلامی و ایرانی. باید راهی را از یزد، در جاده یزد- کرمان طی کنی و کوچه و پسکوچههای تنگ روستایی کهن را زیر پا بگذاری تا برسی به همین مسجد که نشان مسجد بودنش همین تک مناره خشتی است و حال و هوایی که اینجا را از هر جای دیگری در این اطراف متمایز میکند.
آسمان اینجا چهقدر آبی است. رنگ خشت و آبی آسمان عجب تناسبی دارند. خدا چهقدر نزدیک است.
«دوچرخه»؛ ضمیمه نوجوان همشهری